موجود
4.2 | 0 تعداد مشاهدهبرای اطمینان از موجود بودن کتاب " هواتو دارم " در وب سایت پاب بوک لطفاً پیش از خرید با پشتیبانی سایت هماهنگ فرمایید.
ناشر |
![]() |
---|---|
نویسنده |
![]() |
بعد از شهادت، مرتضی مردانه روی قولش ایستاد. همان قولی که ساعت آخر، قبل رفتن داده بود، کوله اربعینم را کنار کوله سفر سوریه مرتضی گذاشته بودم و داشتم لباس هایش را اتو میزدم صدایم کرد و گفت: زهراسادات، بیا بنشین. باهات حرف دارم. وقتی پشت میز ناهارخوری آشپزخانه روبه رویش نشستم، شروع کرد تک به تک اعضای خانواده را به من سپرد گفت که مراقب پدرش باشم؛ چون داغ جوان سخت است. حواسم به مادرش باشد. تا جایی که می توانم، خواهرش را کمک کنم و مواظب محمد حسین و مهدی باشم. خانواده خودش که تمام شد، شروع کرد به سفارش اعضای خانواده خودم. تک به تک، پدرومادر و خواهرهایم را سفارش کرد و خواست حواسم به همه باشد. به استکان چای که جلوی دستم بود خیره شده بودم و از شنیدن این حرف ها بی اختیار اشک از چشمانم جاری بود. خیلی سعی کردم با آرامش به همه حرف هایش گوش بدهم و دائم منتظر بودم بین همه اینها که دارد سفارش شان را میکند، یک حرفی، سفارشی هم برای خودم داشته باشد؛ ولی نگفت. . همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد. هرچه منتظر شدم، چیزی شد. با همان چشمهای اشک بار گفتم تو که خیلی با معرفت بودی! همه رو سپردی به من پس من چی؟ من رو به کی می سپری؟ لبخند آرامی زد و گفت: نگران نباش، خودم هواتو دارم...
کتاب هواتو دارم نوشتهٔ محمدرسول ملاحسنی و گردآوریشده توسط رقیه ملاحسنی و ویراستهٔ فهیمه اسماعیلی است و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرده است. این کتابْ روایت زندگی شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبدالهی است.
مهندس مرتضی عبدالهی دل حاج قاسم را با اختراع و نوآوریاش نرم کرد!
مسجد بود که مرتضی را مرتضی کرد. آقا مرتضی عبداللهی جوانی باهوش و شجاع بود که به انواع و اقسام هنرهای رزمی تسلط داشت. عشق به جهاد و شهدا را از همان اول میشد به وضوح در او دید. و در آخر هم خدا او را فراخواند و به او گفت «هواتو دارم» تا با شهادت، آسمانی شود.