Top Menu

  +90 532 470 92 16
  Get mobile app

موجود

  4.2 | 7 تعداد مشاهده

کتاب میشائیل کلهاس Michael Kohlhaas

  165,000 تومان

برای اطمینان از موجود بودن کتاب " میشائیل کلهاس " در وب سایت پاب بوک لطفاً پیش از خرید با پشتیبانی سایت هماهنگ فرمایید.

موضوع:  ادبیات

ناشر ماهی ماهی
نویسنده هاینریش فون کلایست هاینریش فون کلایست
مترجم محمود حدادی
هاینریش فون کلایست آشنایی با هاینریش فون کلایست

برنت هاینریش ویلهلم فون کلایست (Bernd Heinrich Wilhelm von Kleist؛ زاده ۱۸ اکتبر ۱۷۷۷ درگذشته ۲۱ نوامبر ۱۸۱۱) یک شاعر، نمایش‌نامه‌نویس، رمان‌نویس اهل آلمان بود. در خانواده‌ای نظامی-پروسی، در شهر فرانکفورت بر ساحل رود اُدِر به دنیا آمد. او در سال ۱۷۸۸، پس از مرگ پدرش، به برلین رفت و آن‌جا در یک دبیرستان فرانسوی به تحصیل ادامه داد. شانزده ساله بود که به استخدام هنگ شهر پُتسدام درآمد و بر ضد جمهوری نوپای فرانسه شرکت کرد. در ۱۷۹۹ از خدمت ارتش که در چشمش منفور بود، استعفا داد و در شهر زادگاه خود به تحصیل در رشتهٔ فلسفه، فیزیک و ریاضیات پرداخت. او سال ۱۸۰۳ به شهر وایمار رفت و در این کانون ادبی روزگار خود با ویلند و گوته آشنا شد. در این دوران به شهرهای لایپزیک، درسدن، لیون و پاریس نیز سفر کرد و دچار بحران روحی شد، چنان‌که دست‌نوشتهٔ نخستین نمایش‌نامه‌اش را سوزاند و حتی به وسوسهٔ خودکشی دچار شد. سال بعد بهبود یافت و به برلین بازگشت. یک سال بعد، در ۱۸۰۵، به استخدام دیوانداری شهر کونیکس‌برگ درآمد و خیلی زود از این شغل نیز احساس بیزاری کرد. سپس در سفری به برلین، هنگامی ک کشور پروس در اشغال ارتش فرانسه بود، به اتهام جاسوسی دستگیر و چند ماهی را در زندان فرانسوی‌ها گذراند. در سال‌های ۱۸۰۸ تا ۱۸۱۰ به فعالیت‌های مطبوعاتی پرداخت: ابتدا با همکاری آدام مولر مجلهٔ ادبی فوبوس را به بنیاد گذاشت که داستان‌های بلند خودش را نیز در آن منتشر می‌کرد. سپس مجله‌ای سیاسی در اتریش به راه انداخت تا با اشغال‌گری ارتش فرانسه مبارزه کند و در راه اتحاد ملی در خان‌نشین‌های آلمانی تبلیغ کند. کوتاه زمانی هم در ۱۸۱۰ با یک روزنامه در برلین همکاری کرد. کلایست در این زمان بیمار بود و ناامید در شناساندن آثارش. در پیشبرد مجله‌های ادبی‌اش نیز احساس ناکامی می‌کرد. گذشته از این‌ها به دلیل بدبینی و عدم تفاهم خانواده‌اش با فعالیت‌های ادبی‌اش زیر فشار بود. سرانجام در ۲۱ نوامبر ۱۸۱۱، همراه معشوقه‌اش هنریته فوگل، به ضرب گلوله خودکشی کرد.

این رمان کوتاه که برای اولین بار در سال 1810 به زبان آلمانی منتشر شد، اکنون در ترجمه جدید و درخشان انگلیسی مایکل هافمن، برنده جایزه، در دسترس است.
این کتاب شامل سه داستان دیگر به نام های گنده پیر لوکارنو، زلزله در شیلی و مارکوئیز فون ا است.
هاینریش فون بلایست، فرزند خانوادهی نظامی اشراقی کلایست از بزرگان ایالت براندنبورگ، جوانی بود با چهره ای کودکانه و رفتاری عجیب و نه چندان خوشایند: افسرده خو، عبوس، کم حرف، عاجز از گفت و گویی آزاد بسا به خاطر نقصی در اندام زبانی اش، نقصی که به کلام او، اگر که گاه در بحثی ادیبانه شرکت می جست، طنینی خشک و نه چندان دلنشین میداد، به آسانی دست و پایش را گم می کرد، به لکنت می افتاد، سرخ می شد و حرکاتش در میان جمع معذب، ساختگی و ناخوشایند مینمود. با مشاهده چنین رفتاری که توی ذوق می زد، بسیار زود بود که گمان کئی با هنرمندی زیر فشار وظایفی فوق العاده، و در رنج از مسائلی عمیق سر و کار داری. مگر آنکه از روان آدمی شناختی شهودی می داشتی: زیرا که کلایست به راستی یکی از بزرگ ترین، شجاع ترین، و پخته ترین نویسندگان زبان آلمانی بود، قیاس ناپذیر در نمایشنامه نویسی ، و قیاس ناپذیر در حیطه ی روایت نیز در همه حال بی همتا، بیرون از چارچوب هر چه سنت و سرمشق، و در نثار توان خود بر سر پرداخت موضوعاتی شگفت تا به حد جنون و آسیمگی بی پروا.

کتاب های مشابه