موجود
4.2 | 9 تعداد مشاهدهبرای اطمینان از موجود بودن کتاب " اودوسئوس و پنلوپه " در وب سایت پاب بوک لطفاً پیش از خرید با پشتیبانی سایت هماهنگ فرمایید.
ناشر |
![]() |
---|---|
نویسنده |
![]() |
مترجم | علیرضا شفیعی نسب |
ای اودوسئوس، سراپای تو آهنین است و نیرویت به جا میماند، اما همراهان تو از ماندگی و خوابآلودی از پا درآمدهاند. گرسنگی و تشنگی نیز امان ما را بریده است. اگر در این جزیره استراحت نکنیم، دیگر پارو نمیتوانیم زد و عنقریب در دریا سرگردان میشویم. اگر ناگهان طوفانی سر برسد، چگونه میتوان از چنگال مرگ گریخت؟ بگذار امشب را در اینجا بیاساییم تا فردا به راه خود ادامه دهیم.
ماریو بارگاس یوسا، در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد. وی تنها فرزند پدر و مادرش بود و والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت. دوران کودکی او با سختی سپری شد.در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده ی نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروین گرایانه ی او نسبت به زندگی حاصل تجربه ی همین دو سال است. بارگاس یوسا در رشته ی هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ی ادبیات درجه ی دکترا گرفت. وی در نوزده سالگی با خولیا اورکیدی، که یکی از نزدیکانش و هجده سال از او بزرگ تر بود، ازدواج کرد. ماریو بارگاس یوسا بیست ساله بود که اولین داستانش منتشر شد؛ داستان کوتاهی بود به اسم «سر-دسته ها» که در یکی از نشریات پایتخت به چاپ رسید. اما راه درازی را در پیش داشت و شاید خودش هم آن قدر جاه طلبی نداشت که روزگاری نامش را در میان سه نویسنده ی بزرگ آمریکایی جنوبی ببیند. امروز اما ادبیات پررونق آمریکای لاتین مدیون مارکز، فوئنتس و یوسا است.شهرت یوسا با نخستین رمانش، زندگی سگی آغاز شد. رمانی که در آن به تجربه های سختش در خدمت نظامی پرداخت. بدین ترتیب جهان خیلی زود با دوره ی طلایی ادبیات آمریکای لاتین آشنا شد. سرانجام، خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا در سال 2010 توانست جایزه ی ادبی نوبل را از آن خود کند.
"اودوسئوس و پنلوپه"، اثری برجسته از ماریو وارگاس یوسا، برنده جایزه نوبل ادبیات، یکی از ماندگارترین داستانهای عاشقانه در ادبیات غرب را با نگاهی نو بازخوانی میکند: رابطه میان اودیسئوس (اودیسئو) و پنهلوپه از "اودیسه" هومر. در این اثر تأملبرانگیز، وارگاس یوسا اسطورههای کهن را به شیوهای معاصر بازتفسیر کرده و به بررسی مضامینی چون عشق، وفاداری، هویت و گذر زمان میپردازد. این کتاب نشاندهنده توانایی بینظیر وارگاس یوسا در پیوند دادن متون کلاسیک با دغدغههای انسان معاصر است.
این کتاب در قالب گفتوگویی میان اودوسئوس و پنهلوپه روایت میشود که پس از بازگشت اودوسئوس به ایتاکا رخ میدهد. این چارچوب به نویسنده اجازه میدهد تا با نگاهی روانشناختی، شخصیتهای اسطورهای را بهعنوان افرادی انسانی و پیچیده بازنمایی کند. اودوسئوس، جنگجوی سرگردان، و پنهلوپه، همسر وفادار، روایت خود از جدایی بیستساله را بازگو میکنند. پنهلوپه در این اثر، صدایی قدرتمند و مستقل دارد و دیگر در نقش منفعل همسر منتظر باقی نمیماند. او تصمیمات اودوسئوس، خیانتهای او و خشونتی که او به همراه خود به ایتاکا بازمیگرداند را زیر سوال میبرد. در مقابل، اودوسئوس نیز با پیامدهای ماجراجوییهایش روبهرو میشود و درباره پیروزیهایش که با حس پوچی همراه بوده و اشتیاقش برای بازگشت، تأمل میکند. این روایت سرشار از تفکرات فلسفی است و به بررسی چگونگی تغییر عشق و هویت در گذر زمان میپردازد. پنهلوپه این پرسش را مطرح میکند که آیا اودوسئوس بازگشته، همان مردی است که دوستش داشت، و اودوسئوس نیز به این میاندیشد که آیا ایتاکا، همان سرزمینی است که در آرزوی بازگشت به آن بود.