موجود
4.2 | 9 تعداد مشاهدهبرای اطمینان از موجود بودن کتاب " نیم قرن با بورخس " در وب سایت پاب بوک لطفاً پیش از خرید با پشتیبانی سایت هماهنگ فرمایید.
ناشر |
![]() |
---|---|
نویسنده |
![]() |
مترجم | سعید متین |
ماریو بارگاس یوسا، در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد. وی تنها فرزند پدر و مادرش بود و والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت. دوران کودکی او با سختی سپری شد.در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده ی نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروین گرایانه ی او نسبت به زندگی حاصل تجربه ی همین دو سال است. بارگاس یوسا در رشته ی هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ی ادبیات درجه ی دکترا گرفت. وی در نوزده سالگی با خولیا اورکیدی، که یکی از نزدیکانش و هجده سال از او بزرگ تر بود، ازدواج کرد. ماریو بارگاس یوسا بیست ساله بود که اولین داستانش منتشر شد؛ داستان کوتاهی بود به اسم «سر-دسته ها» که در یکی از نشریات پایتخت به چاپ رسید. اما راه درازی را در پیش داشت و شاید خودش هم آن قدر جاه طلبی نداشت که روزگاری نامش را در میان سه نویسنده ی بزرگ آمریکایی جنوبی ببیند. امروز اما ادبیات پررونق آمریکای لاتین مدیون مارکز، فوئنتس و یوسا است.شهرت یوسا با نخستین رمانش، زندگی سگی آغاز شد. رمانی که در آن به تجربه های سختش در خدمت نظامی پرداخت. بدین ترتیب جهان خیلی زود با دوره ی طلایی ادبیات آمریکای لاتین آشنا شد. سرانجام، خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا در سال 2010 توانست جایزه ی ادبی نوبل را از آن خود کند.
پیرمرد چشم ما بود و هست، درحالیکه او بود که سالهای سال چشمانش سویی برای دیدن نداشت و ما آنگونه که میگویند و خود نیز ادعایش را داریم، چشمانمان میبینند! پس چهگونه پیرمردی نابینا، «چشم» مایی بود و هست که از بینایی چشم محروم نیستیم؟ شاید از میان سطور کتاب کوچک ماریو بارگاس یوسا، «نیم قرن با بورخس»، بتوان به پاسخ این پرسش رسید. یوسایی که پس از مرگ فوئنتس و مارکز در هزارهی سوم، شاید بهواقع شاهکارنویس زندهای به بزرگیاش در ادبیات همهی جهان وجود نداشته باشد. این نویسندهی برندهی نوبل ادبیات، نه فقط به واسطهی رمانهای درخشانش، بلکه با انبوهی مقاله، نقد و جستار بینظیری که نوشته، به غولی ادبی تبدیل شده که همترازی ندارد. حال هنگامیکه بدانیم این غول بزرگ تاریخ ادبیات متنهای نقادانهی بسیاری در ستایش دیگر غولهای بزرگ تاریخ ادبیات نوشته، از گوستاو فلوبر تا خورخه لوئیس بورخس، قضیه بسی جذابتر هم میشود. کتاب «نیم قرن با بورخس» مجموعهای از یادداشتها، جستارها و گفتوگوهاییست که در حدفاصل دههی 1960 تا اواخر دههی 2010 انجام شده و اختصاصا به زندگی و آثار بزرگترین نویسندهی تاریخ آرژانتین پرداخته، نویسندهای که یکی از نمونههای مثالی احضار کهنترین اسطورههای انسانی در قالبی مدرن است. با علم به اینکه بورخس نویسندهای برای همهی فصول است و از پس گذر هزارهها نیز نه به کمال فهمیده میشود و نه رنگ کهنگی میگیرد، این کتاب کوچک و موجز یوسا میتواند یکی از بهترین مدخلها برای ورود به هزارتوهای شهرزاد مذکری باشد که هیچ داستانسرایی به گرد پایش نمیرسد. پیرمردی که بهگونهای شگفت و بیمثال جهان را میدید و چنان جهان و انسان را روایت میکرد که میتوانیم تا همیشه از منظر قصههای او خود و جهانمان را نظاره کنیم.