موجود
4.2 | 14 تعداد مشاهدهبرای اطمینان از موجود بودن کتاب " جان بها " در وب سایت پاب بوک لطفاً پیش از خرید با پشتیبانی سایت هماهنگ فرمایید.
ناشر |
![]() |
---|---|
نویسنده |
![]() |
دست می کنم تا خاک و سنگریزه های موهایم را بتکانم. چشم هایم را می بندم تا صورتم را هم با چفیه پاک کنم. حسین از جایش بلند می شود. لباس و شلوارش را می تکاند، دستی به موهای به هم ریخته اش می کشد و آرام به سمت در می رود. صدای پوتین های حسین، صدای چرخیدن در چوبی، در لولای زنگ زده و بعد صدای شلیک ممتد اسلحه در گوشم می پیچد! گلوله ها دیوانه وار به سرعت تمام دیوار روبه رو را پر می کند. ناخودآگاه دستم را روی گوش هایم می گذارم و بدنم را جمع می کنم تا حجم کمتری را اشغال کنم و سیبل کوچک تری باشم برای تیرهایی که بی رحمانه به سمتم می آید. حسین زخمی روی زمین افتاده و از درد به خود می پیچد. خون از شانه اش شره می کند روی زمین سیمانی کف اتاق. دست می اندازم و از همان شانهٔ زخمی شده می کشمش سمت خودم. آهش بلند می شود! سینه خیز به سمت بشکهٔ آهنی نزدیکمان می رویم. حسین سرفه می کند، فریاد می زند و لخته های خون از دهانش بیرون می پاشد. ناگهان متوقف می شویم، زمین با صدای مهیبی می لرزد. صدای هواپیما به گوش می رسد و بعد صدای خردشدن شیشه ها. گوش هایم دیگر چیزی نمی شنود و پلک هایم می پرد.
مصطفی موسوی متولد سال 1374 ، نویسنده ی ایرانی است.
"جان بها" اثری است به قلم "مصطفی موسوی" که اگر می خواهید شبی را در قلب سوریه با وحشی ترین اعضای گروهک تروریستی داعش بگذرانید و روز بعد یک ماموریت عجیب و نفس گیر را درست در وسط خیابانهای تهران تجربه کنید، باید آن را بخوانید. "مصطفی موسوی" در "جان بها" یک گزارش مستقیم، بدون سانسور، رک و پوستکنده و صریح از نیروهای امنیتی ایران به نگارش درآورده است. روایت جان بر کفهایی، که همه چیز خود را برای دفاع از مرزهای ایمان خود به خطر انداختند.