موجود
4.2 | 0 تعداد مشاهدهبرای اطمینان از موجود بودن کتاب " آقا سید محسن " در وب سایت پاب بوک لطفاً پیش از خرید با پشتیبانی سایت هماهنگ فرمایید.
ناشر |
![]() |
---|---|
نویسنده |
|
سخنرانی دکتر پزشکیان تمام شد. رفتند و ناچار یک صندلی برایش آوردند تا در انتهای ردیف اول بنشیند. اینجا حاجآقا رو به من کرد و گفت: «دیگه کافیه بشینیم. موافقی بریم؟» گفتم: «خیلی!» خواستم بلند شوم که گفت: «الان نه. من میرم پیش آقای دکتر باقری لنکرانی تا باهاش خداحافظی کنم. ایشون به احترامم اومد اینجا و سلام کرد. شما بشین تا من برم و برگردم.» نشستم و رفتنش را زیر نظر گرفتم. از جلوی مهمانان ردیف اول گذشت و به هیچ کدامشان توجهی نکرد تا به دکتر لنکرانی رسید. هیچکدام از وزرا موقع آمدن و نشستن به او التفاتی نداشتند. بعضیهایشان حاجآقا را میشناختند؛ ولی به روی خودشان نیاورده بودند. دکتر باقری لنکرانی بلند شد و آقا سیدمحسن را در آغوش گرفت و باهم خداحافظی کردند. دوباره بدون توجه به مهمانان صف اول، برگشت و به من گفت که برویم.
زهرا محسنی فر نویسنده و متولد 1369 می باشد.
۲۸ اسفندماه ۱۴۰۰، خبر فوت حجتالاسلام سیدمحسن شفیعی، رئیس نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاههای استان خوزستان منتشر شد. بازخوردهای این خبر، حکایت از شخصیتی عمیقتر و خاصتر از شخصیت حقوقیاش داشت. یک روز بعد، رهبر انقلاب پیامی صادر کردند که متن آن پیام، از جمله بهکاربردن تعبیر «امید آینده»، توجهها را جدیتری از قبل بهسمت این شخصیت هدایت کرد. تشییع و خاکسپاریِ باشکوه او نیز ماجرا را جدیتر کرد. انگار ما نه با یکی از مسئولان استانی، بلکه با تکیهگاه این استان طرف بودیم؛ نه فقط تکیهگاه دانشگاهیها و حوزویها؛ که تکیهگاه نمازگزاران و اهالی فرهنگ و هنر و رسانه و نیروهای جهادی و…؛ زن و مرد و پیر و جوان و همسایه و هممسجدی؛ هیئتی و بسیجی و انجمنی؛ خوزستانی و غیرخوزستانی؛ عوام و خواص؛ و در یک کلام، تکیهگاه مردم.